آیا هرگز در حالتی گیر کردهاید که احساس ناامیدی و ناتوانی بکنید و ندانید که چگونه باید رفتار کنید؟ آیا تا به حال دیگران شما را برای انجام خواستههایشان تحت فشار قرار دادهاند بطوری که شما از سر اجبار و برخلاف میل خود تسلیم شده باشید؟ اگر چنین مواردی در زندگی شما بارها و بارها تکرار شده باشد، حتما لازم است که روشهایی را بیاموزید که بتوانید در چنین شرایطی رفتار مناسبی داشته باشید.
ابراز وجود یعنی اینکه دل و جرات داشته باشید و بتوانید از حق خود و خواسته خود دفاع کنید و نگذارید حق شما ضایع گردد و یا مجبور به کاری شوید که تمایلی به آن ندارید. افرادی که در این زمینه مشکل دارند، بازیچه خواستههای دیگران میشوند و دائما احساس ناراحتی از وضعیت موجود دارند و خود را سرزنش میکنند. راه حل این کار سرزنش کردن خود نیست. روشهایی را باید یاد بگیرید تا برای همیشه از این مشکلات دور شوید. ابراز وجود ، گاه با ویژگیهایی چون عنادجوئی ، منفیکاری و ساز مخالف زدن اشتباه گرفته میشود. میتوان گفت افرادی که دائما ساز مخالف میزنند و میخواهند برخلاف خواستهها و شرایط دیگران رفتار کنند، مشکل دیگری دارند که حتما باید به فکر حل آن باشند. این افراد نه تنها ابراز وجود نمیکنند، بلکه دارای مشکلاتی در زمینه اعتماد به نفس و عزت نفس هستند که به صورت میانبر و کاذب اقدام به کارهایی میکنند که به دیگران قاطعیت و توانایی و اعتماد به نفس خود را نشان دهند.در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی دارد، بر اساس یک منطق و دلیل (هر چند شخصی) از موضع خود دفاع میکند و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام میگذارد، از حقوق خود نیز دفاع میکند و نمیگذارد فدای خواستههای دیگران شود. چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم میگیرد، ولی یک دنده و لجوج نیست. برای تصمیمگیری بهتر از دیگران کمک میخواهد، ولی تصمیم نهایی را خودش میگیرد، به میل خود شغلش را انتخاب میکند. قاطعانه جواب نه میدهد و خود را مقید به آداب و رسوم زائد نمیکند و کمتر میخواهد بنا به دلخوشی دیگران رفتار کند.
وقتی به شیوه بیان کسانی که به مناسب ترین وجه ممکن ابراز وجود می نمایند، توجه کنید، متوجه می شوید که این افراد عبارات خود را با لغت «من» آغاز می کنند . آنها با صراحت و در کمال شجاعت سخن می گویند و در عین حال ، پیشنهاداتشان آمرانه و تحکم آمیز نیست ؛ بلکه صمیمانه و بر مبنای همدلی است . جملاتشان عاری از واژگان «باید» و «می بایستی» است . گشاده رو هستند و انتقادات سازنده شان فاقد ملامت ، عیب جویی ، حدس و گمان می باشد . رفتارشان متین و انعطاف پذیر است . به دیگران اعتماد می کنند . آنها را می پذیرند و با حوصله به نقطه نظرهایشان گوش می دهند .روشن ، صادقانه و مختصر سخن می گویند. دستورات خود را در قالب پرسش مطرح می کنند با مطرح کردن سوالات ، افکار و احساسات دیگران را جویا می شوند . به حقوق دیگران همچون حقوق خود می نگرند .
وقتی به شیوه بیان کسانی که به مناسب ترین وجه ممکن ابراز وجود می نمایند، توجه کنید، متوجه می شوید که این افراد عبارات خود را با لغت «من» آغاز می کنند . آنها با صراحت و در کمال شجاعت سخن می گویند و در عین حال ، پیشنهاداتشان آمرانه و تحکم آمیز نیست ؛ بلکه صمیمانه و بر مبنای همدلی است .
وقتی با کسی اختلاف نظر دارند ، ضمن رعایت احترام به دنبال راه حلهایی هستند که مورد قبول طرفین باشند.بکار بردن راهبردهای ابراز وجود به شما کمک می کند تا بیاموزید چگونه از حقوق خود دفاع کنید؛ از دیگران تقاضا کنید و یا تقاضای آنها را رد کنید؛ با دیگران سلام و احوالپرسی کنید و یا به سلام آنها پاسخ دهید و خشم خود را به نحو سازنده ای بیان دارید. در زیر به تعدادی از این راهبرد ها اشاره می شود.
* حقوق، خواستهها و نیازهای شخصیتان را شناسایی کنید.
*در توصیف احساساتتان از ضمیر "من " بهره بگیرید. استفاده از ضمیر "من " در گفتههایتان به جای ارزشیابی یا سرزنش دیگران، احساسات شما را نشانه میگیرد، مانند "من ناراحتم " به جای "تو مرا ناراحت کردی " یا " تو آدم بی ملاحظهای هستی"
* به هنگام صحبت کردن، احساسات خود را با برخی از رفتارهای خاص دیگر پیوند دهید، مثلا بگویید "من آزرده شدم وقتی بدون خداحافظی رفتی ". ولی نگویید "من آزرده شدم چون تو آدم بی ملاحظه ای هستی"
* صریح باشید. حرف خود را مستقیم و بدون واسطه به شخص مورد نظرتان بزنید. تقاضای خود را در یک یا دو جمله ساده و قابل فهم بیان کنید.
*بکوشید درباره این که دیگری در مورد شما چه فکری میکند و یا چه احساسی دارد؛ چه انگیزههایی دارد؛ ممکن است چه واکنشی نسبت به شما نشان دهد، هیچگونه حدس و گمانی نزنید.
* از طعنه و کنایه زدن، ترور شخصیت یا توهین به دیگران بپرهیزید، مانند: استفاده از واژههایی مانند "تو هرگز .""تو همیشه ..."، "تو دائما . " و غیره.....
* از گفتن جملاتی که با "چرا ؟" ، "تو ."شروع میشوند، خودداری کنید. اینگونه جملات شخص را در موضع دفاع قرار میدهد.
* از مخاطب بازخورد بگیرید: "حرفهایم را روشن گفتم ؟" " دریافت بازخورد، به شما کمک میکند تا هرگونه کج فهمی ر اصلاح کنید و دیگران دریابند شما در ارتباط باز هستید و عقاید، احساسات تمایلات و خواستههای خود را بیان میکنید.
* انتظارات خود را ارزشیابی کنید. آیا آنهامنطقی هستند؟ در غیر اینصورت انتظارات خود را تعدیل کنید.
* ابتدا از موضع خودمطمئن شوید، یعنی مشخص کنید که میخواهید بگویید بله یا خیر. اگر مطمئن نیستید، بگویید که برای پاسخ دادن باید کمی فکر کنید. به شخص مقابل بگویید که بداند چه زمانی پاسخ خواهید گفت.
* اگر شما کاملا متوجه نشده اید که فرد مقابل از شما چه تقاضایی دارد، از او توضیح روشنی بخواهید
* تا آنجا که میتوانید کوتاه و موجز سخن بگویید، یعنی دلیلی موجه برای امتناع خود
ارائه دهید ولی از توجیه و توضیحات مفصل اجتناب ورزید. چنین عذرهایی چه بسا باعث شود که فرد مقابل با شما بحث کند تا شما را از موضع " نه " پایین بیاورد.
*هرگاه از تقاضایی سرباز می زنید، واقعا از کلمه " نه" استفاده کنید. "نه " از قدرت بیشتری برخوردار است تا عبارت مبهمی مانند " خوب، من این طور فکر نمی کنم."
* مطمئن شوید که ژستهای غیر کلامی شما آینة پیامهای کلامیتان هستند. وقتی "نه" را برزبان میآورید. سرتان را به نشانه نفی تکان دهید. خیلی از افراد وقتی میکوشند از تقاضایی امتناع ورزند، ا آگاهانه لبخند میزنند و با سر موضوع راتصدیق میکنند.
*گاه ممکن است شما بارها تقاضای فرد مقابل را رد کنید تا سرانجام او دست از پافشاری بردارد. در چنین مواردی لزومی ندارد که هربار برای امتناعتان توضیح جدیدی ارائه دهید، بلکه فقط "نه" خود و دلیل اصلی امتناعتان را تکرارکنید.
* اگر شما پس از بارها تکرار "نه " همچنان فرد مقابل بر دریافت پاسخ مثبت از سوی شما اصرار داشت؛ سکوت اختیار کنید( این کار در گفتگوهای تلفنی ساده تر است ) یا موضوع گفتگو را تغییر دهید. شما حق دارید که به گفتگو پایان بخشید.
* ممکن است شما بخواهید احساسات فرد مقابل را درباره امتناعتان بپذیرید و میگویید: " می دانم که از من دلخور شدی، ولی واقعا من نمی توانم ." یادتان باشد در اغلب موقعیتها برای عذر خواهی از امتناعتان، نیازی به گفتن "متاسفم " نیست. بیان "متاسفم " یعنی شما از حق اساسی "نه " گفتن خود با تسامح و تساهل برخورد کردهاید.
* احساس گناه نکنید. شما حلال مشکلات همه نیستید یا نمیتوانید همه را خشنود نگه دارید.